جمعه، دی ۱

ذهن پر و خالي

وقتي كه نمي نويسم، گمانم هست كه چيزي براي نوشتن دارم و چون شروع به نوشتن مي كنم، مي فهمم كه هيچ ندارم. روزگار غريبي است! م

۱ نظر:

Mrs. Teacher گفت...

گفتی رسمی اش کردی گفتم برای تبریک بیایم
پرسش نا گفته ات اما جوابش هنوز نمی دانم است
هنوز انگیزه ام قوی و پر و تمام نیست
منبع هست
کاغذ پاره ها بسیارند
از این قلم و از دیگران و از اندوخته ی جستجوها و سرک کشیدن ها
اما در اوج زمانی که فکر می کنی پر از حس نوشتنی می بینی تکه ی اصلی این جورچین کم است. شاید هم یک جای خالی است که جفتش را می طلبد و دستش به او نمی رسد!